سرمایهگذاری در بازارهای مالی سنتی و مدرن به یکی از محبوبترین روشهای کسب درآمد غیرفعال تبدیل شده است. با گذشت بیش از یک دهه از شکلگیری صنعت ارزهای دیجیتال، این بازار مالی موفق شده تا به سطح بالایی از میزان مقبولیت میان سرمایهگذاران بزرگ و کوچک در سراسر جهان دست پیدا کند. به دلیل ماهیت غیرمتمرکز این صنعت، افراد بدون در نظر گرفتن موقعیت مکانی، قوانین کشورهای مبدأ و مقصد و هویت طرف مقابل، در سریعترین زمان ممکن با یکدیگر معامله میکنند. وجود دهها هزار ارز دیجیتال سبب شده تا تشخیص پروژههای باارزش و امیدوارکننده از پروژههای کلاهبرداری و بیآینده بسیار دشوار باشد. چراکه بر اساس نظر کارشناسان و سرمایهگذاران حرفهای بازار، در یک سبد سرمایهگذاری مناسب علاوه بر کوینهای بزرگ و باارزش مانند بیت کوین و اتریوم، اضافه کردن یک یا دو کوین آیندهدار نیز ضروری است. اینجا همان جایی است که نیاز به تحلیل فاندامنتال احساس میشود.
از طرفی از آن جایی که این بازار توسط هیچ نهاد دولتی و رسمی تنظیم نمیشود، سرمایهگذاران شخصا مسئول حفظ امنیت داراییها و سرمایه خود بوده و این موضوع سبب شده تا فرایند تحقیق و بررسی در مورد یک پروژه ارز دیجیتال، اهمیت ویژهای پیدا کند. در نتیجه میتوان گفت با وجود تمام مزیتها و امکانات منحصربهفرد و جذاب بازار کریپتو، موفقیت در این بازار مالی نیز درست مانند سایر بازارها، بدون استفاده از ابزارهای تحلیلی، آموزش و یادگیری امکانپذیر نیست. یکی از مهمترین این ابزارها، تحلیل فاندامنتال است. اما تحلیل فاندامنتال چیست؟ در ادامه این مطلب از داموندمگ به طور مفصل به بررسی این ابزار مهم میپردازیم.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال یکی از دهها ابزارها و روشهای تحلیلی بازار ارزهای دیجیتال است. این روش تحلیلی به معاملهگران و سرمایهگذاران بازار کریپتو این امکان را میدهد تا با ذهن باز و دید روشن وارد بازار شده و ریسک از ضرر و زیان احتمالی و از دست رفتن دارایی خود را به حداقل میزان ممکن کاهش دهند. از زمان تأسیس تاکنون بازار کریپتو و قیمت ارزهای دیجیتال آن، نوسانات شدیدی را تجربه کرده است. حتی بزرگترین ارزهای دیجیتال یعنی بیت کوین و اتریوم نیز از این نوسانات در امان نیستند، چراکه این کوینهای محبوب نیز ممکن است طی چند ساعت دچار نوسانات قیمتی شدیدی شوند.
بااینحال همچنان پروژههای قدیمیتر با حجم معاملات بالا، گزینه سرمایهگذاری بیدردسرتر و ایمنتری بشمار میآیند. علیرغم اینکه سرمایهگذاری در پروژههای جدید ریسک سبد سرمایهگذاری شما را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهند، اما اگر بتوانید از طریق تحلیل فاندامنتال و سایر ابزارهای موجود، به تصویر مناسبی از آینده پروژه دست پیدا کنید، در بلند مدت به سود چشمگیری خواهید رسید. استفاده از تحلیل فاندامنتال نهتنها به سرمایهگذاران حرفهای کمک میکند؛ بلکه سرمایهگذاران غیرفنی هم میتوانند با استفاده از آن، با یک استراتژی آگاهانه حرکات بازار را بررسی کنند.
اگر اخبار و وضعیت بازار دنبال کرده باشید به خاطر دارید که در مواردی برخی از پروژههای جدید، تنها مدت زمان کوتاهی پس از عرضه، بدون آنکه پتانسیل رشد، مزیت رقابتی و کاربرد مشخصی داشته باشند، به سرعت رشد میکنند. در این موارد بهجای اینکه ارزش ذاتی پروژه سبب رشد آن شود، توجه مدیا، سرمایهگذاران بزرگ و افراد تأثیرگذار عامل رشد پروژه خواهد بود. در این سناریو در صورتیکه بازیگران اصلی بازار، با فروش توکنها سرمایه خود را بیرون بکشند، در عرض چند ساعت ارزش توکن مذکور به شدت کاهش پیدا کرده و سرمایهگذاران کوچک بازنده اصلی خواهند بود.
در واقع این نوع پروژهها به اصطلاح بیش از حد ارزشگذاری شدهاند، چراکه ارزش حقیقی آنها از قیمت کنونی بازار بسیار کمتر است؛ توجه داشته باشید که برعکس این موضوع نیز میتواند صادق باشد. یعنی یک پروژه با وجود پتانسیل بالای رشد، با قیمت کمی در بازار خرید و فروش میشود. با وجود اینکه این نوع پروژهها با سرعت کمتری رشد میکنند، اما میتوان به آینده آنها امیدوار بود. تشخیص پروژههای آیندهدار از پروژههای سطحی و گذرا در عمل کار آسانی نیست. اما اگر قبل از سرمایهگذاری به فاکتورها و زنگ خطرهای موجود توجه کنید، میتوانید ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش داده و به سود مناسبی برسید.
تحلیل فاندامنتال با بررسی جنبههای مختلف یک پروژه، به شما این امکان را میدهد تا با نقاط قوت و ضعف پروژه آشنا شده و با جمعبندی اطلاعات موجود بتوانید در خصوص پتانسیل رشد یا شکست پروژه تصمیمگیری کنید. در واقع هدف از بهکارگیری تحلیل فاندامنتال در بررسی یک پروژه ارز دیجیتال، استفاده از فاکتورهای خاص جهت ارزیابی آینده پروژه است.
موارد استفاده از تحلیل فاندامنتال
استفاده از تحلیل فاندامنتال تنها به بازار ارزهای دیجیتال محدود نمیشود، پیش از ظهور صنعت کریپتوکارنسی، سرمایهگذاری و معاملهگران سایر بازارهای مالی نیز جهت ارزیابی سهامهای عرضه شده از این تحلیل در کنار سایر ابزارهای موجود استفاده میکردند. تحلیل فاندامنتال به تمام ارزشهای بنیادی مربوط به سهام ارائه شده یک شرکت توجه دارد. این ارزشهای بنیادی میتوانند به طور مستقیم و غیرمستقیم ارزش نهایی سهام یک شرکت را تعیین کنند.
برخلاف بازار سهام، در بازار ارزهای دیجیتال، بهجای سهام شرکتها، سرمایهگذاران با پروژههای ارز دیجیتال مختلف سروکار دارند. برای آنکه بتوانیم ارزش بنیادی و میزان سودآور بودن یک پروژه ارز دیجیتالرا ارزیابی کنیم، ل است پروژه مدنظر را از منظر ارزشهای ذاتی آن بررسی و تحلیل کنیم. سپس در مرحله بعدی، این ارزشهای ذاتی را با قیمت معاملاتی توکن بومی پروژه مقایسه کنیم. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت آیا ارز دیجیتال مدنظر بیشتر یا کمتر از حد واقعی ارزشگذاری شده است یا خیر.
در بازار ارزهای دیجیتال نیز مانند سایر کالاهای عرضه شده در بازار، میزان عرضه و تقاضا خرید یک ارز دیجیتال، یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر قیمتگذاری است. به همین دلیل لازم است سرمایهگذاران بتوانند کاربرد پروژه و توکن آن در بازه زمانی بلند مدت ارزیابی و محاسبه کنند. چراکه ممکن است در یک مدت کوتاه به دلیل تأثیر سوشال مدیا، اخبار و نوسانات بازار یک توکن بدون هیچ پشتوانه و کاربردی روند صعودی به خود گرفته و در قیمتهای بالا و غیرواقعی خرید و فروش شود. در این صورت است که پس از مدت نهچندان طولانی، ارزش پروژه سقوط کرده و افراد زیادی دارایی خود را از دست میدهند.
کاربردی بودن یک پروژه ارز دیجیتال را میتوان بر اساس موارد استفاده توکن پروژه و میزان سرمایه در گردش آن تخمین زد. در صورتیکه بتوان از طریق اطلاعات موجود و نقاط قوت بالقوه پروژه؛ آینده روشنی را برای آن متصور بود، میتوان نتیجه گرفت در حال حاضر توکنهای پروژه کمتر از حد واقعی ارزشگذاری شده، و خرید و سرمایهگذاری در آن میتواند در دراز مدت سودآور باشد.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال چیست
مانند هر ابزار تخصصی دیگر، تحلیل فاندامنتال نیز به عنوان یک ابزار مالی تخصصی، مزایا و معایبی دارد. باید توجه داشته باشید که نهتنها وجود این مزایا به معنای کافی بودن تحلیل فاندامنتال در ارزیابی ارزش یک ارز دیجیتال نیست، بلکه محدودیتهای استفاده از آن نیز چیزی از ارزشهای این ابزار مالی کم نمیکند. در ادامه لیستی از مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال آورده شده است.
معرفی مزایای تحلیل فاندامنتال
- مناسب سرمایهگذاران بلند مدت
تحلیل فاندامنتال معیار مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت در یک ارز دیجیتال است. تحلیلگران بنیادی، بهجای اینکه به رویدادهای گذشته یک کوین که به صورت نمودار قیمت نشان داده میشوند، توجه کنید، از اطلاعات موجود و ارزیابی ارزش ذاتی پروژه، وضعیت آینده و روند رشد آن را پیش بینی میکنند. ازاینرو، تجزیه و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذارانی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت هستند، ابزار تحلیلی بسیار مناسبی است.
- مناسب اکثر سرمایهگذاران بازار
از آنجاییکه تحلیل فاندامنتال، بر خلاف تحلیل تکنیکال و اکثر ابزارهای مالی نیاز به مهارتهای تخصصی خواندن و تفسیر نمودارها و خطوط ترند بازار ندارد، پیچیدگی کمتری داشته و برای اکثر سرمایهگذاران بازار قابلدرک است.
- ارائه چشمانداز جامع در مورد یک پروژه
در طی پروسه اعمال تحلیل فاندامنتال، سرمایهگذار تمام اطلاعات موجود در مورد یک پروژه ارز دیجیتال را گردآوری کرده و پروژه را از جنبههای مختلف تجزیه و تحلیل میکند. این موضوع سبب میشود تا نسبت به تحلیل تکنیکال، فرد با استفاده از تحلیل فاندامنتال به تصویر وسیعتری از پروژه و آینده آن رسیده و تصمیمگیری مناسبی داشته باشد.
- راحت بودن جمعآوری اطلاعات موردنیاز، در پروژههای بزرگ
سرمایهگذاران میتوانند به راحتی از طریق منابع معتبری همچون Coinmarketcap و Glassnode برخی از اطلاعات موردنیاز در تحلیل فاندامنتال را جمعآوری کنند.
معایب و محدودیتهای تحلیل فاندامنتال
- سخت بودن پیش بینی تغییرات قیمت در کوتاه مدت
از آنجاییکه در تحلیل فاندامنتال برای بررسی حرکت قیمت از نمودارهای قیمت استفاده نمیشود، از طرق این نوع تحلیل، امکان پیش بینی تغییرات قیمت در کوتاه مدت وجود ندارد.
- نتیجهگیری مختلف افراد از اطلاعات یکسان
از آنجاییکه تحلیل فاندامنتال یک نوع تحلیل ذهنی بوده و بر اساس نمودار و فرمولهای تخصصی انجام نمیشود، این احتمال وجود دارد تا هر سرمایهگذار نتیجهگیری ذهنی متفاوتی از اطلاعات به دست آمده داشته باشد.
- عدم ارائه یک تصویر مشخص از حرکات قیمت کوین
اگر معیارهای موجود در تحلیل فاندامنتال تصویر واضحی از یک پروژه ارز دیجیتال ارائه میدهند، اما لزوماً نمیتوان از این اطلاعات برای ترجمه عملکرد قیمت استفاده کرد. به عنوان مثال، معیاری مانند اندازه جامعه ممکن است بر قیمت یک کوین تأثیرگذار باشد یا نباشد.
- زمانبر بودن رسیدن به درک عمیق از پروژه
فرایند جمعآوری اطلاعات و رسیدن به درک عمیقی از آنها میتواند به یک پروسه فرسایشی و زمانبر تبدیل شود. این موضوع بهخصوص در مورد پروژههای کوچکتری که اطلاعات زیادی از آنها در دست نیست، میتواند زمانگیر و سختتر هم باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست
سرمایهگذاری و معامله در هر بازار مالی به ارزش ذاتی دارایی و ارزیابی پتانسیلهای آن بستگی دارد، به این ترتیب میتوان در مورد چگونگی روند رشد ارزش دارایی در یک بازه زمانی کوتاه مدت و بلند مدت تصمیمگیری کرد. تحلیل فاندامنتال (fundamental analysis) با استفاده از اطلاعات موجود در خصوص پروژه و اندازهگیری عوامل مالی مرتبط با آن، ارزش ذاتی یک پروژه را مشخص میکند.
اما از سوی دیگر، تحلیل تکنیکال یا فنی (Technical analysis)، یک تکنیک معاملاتی است که میتوان با استفاده از آن ارزش یک سرمایهگذاری را بر اساس آمار و ارقام، روند حرکت قیمت و حجم معاملات یک ارز دیجیتال خاص را ارزیابی کرد. سرمایهگذاران میتوانند با بهرهگیری از تحلیل تکنیکال، حرکتهای گذشته قیمت یک دارایی و فعالیتهای بازار را بررسی کرده و از اطلاعات به دست آمده به عنوان منبع ارزشمندی برای تعیین مسیر قیمت آینده دارایی مذکور استفاده کنند.
از چه فاکتورهایی در تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال استفاده کنیم؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی یک روش تحلیلی است که با کمک آن میتوان ارز ذاتی یک پروژه یا سهام را ارزیابی کرد. با وجود اینکه، علاوه بر عوامل داخلی و مرتبط با پروژه، عوامل خارجی متعدد دیگر هم میتوانند بر آینده و نحوه ارزشگذاری یک پروژه تأثیرگذار باشند، این موضوع چیزی از اهمیت بهکارگیری تحلیل بنیادی و ارزیابی پتانسیل ذاتی پروژه کم نمیکند. اما در این فرایند از چه فاکتورهایی باید استفاده کرد؟ در ادامه به بررسی این موارد میپردازیم.
بررسی فاکتورهای مربوط به ذات یک پروژه
به طورکلی لازمه موفقیت در بازار کریپتو این است که کاربران پیش از هر چیزی یک استراتژی سرمایهگذاری مناسب انتخاب کرده و سپس بر اساس انتظارات و اهداف مالی خود وارد بازار شوند. ابزارهای مالی و تحلیلهای فنی و تکنیکی به سرمایهگذاران کمک میکنند تا قبل از هر خرید و فروشی بهترین تصمیم ممکن را بگیرند.
در نهایت بهتر است پیش از پرداختن به اعداد و ارقام و تحلیل نمودارهای بازار، با استفاده از تحلیل فاندامنتال نگاه دقیقی به ذات پروژه و فاکتورهای مربوط به آن داشته باشیم. در ادامه فاکتورهای مهمی که در هنگام بررسی ذات و ساختار اصلی یک پروژه ارزیابی میشوند، آورده شده است.
بررسی وایت پیپر پروژه ارز دیجیتال در تحلیل فاندامنتال
وایت پیپر یا همان مقاله سفید (White paper)، به سند رسمی منتشر شده توسط تیم توسعهدهنده یک پروژه ارز دیجیتال گفته میشود. تیم پروژه در این سند رسمی فناوری، بیزینس مدل، توکنومیک، نقشه راه و اهداف اصلی پروژه را توضیح داده و به مخاطبان بازار معرفی میکنند. بر اساس اطلاعات موجود در وایت پیپر پروژه، سرمایهگذاران به درک مناسبی از وضعیت آینده و مسیر رشد پروژه دست پیدا خواهند کرد. دادههای موجود در وایت پیپر به صورت اشکال مختلف همچون آمار، نمودار و فرمول ارائه میشوند.
از آنجاییکه تیم توسعهدهنده با انتشار وایت پیپر، قصد معرفی پروژه، جلب نظر متخصصان و جمعآوری کمک سرمایهگذاران بزرگ را دارد، اغلب اطلاعات موجود در این سند، شامل اطلاعات فنی، جزئیات و نقشه راه اغراقآمیز است. بنابراین، لازم است فردی که با هدف ارزیابی یک پروژه وایت پیپر رسمی آن را مطالعه میکند؛ از نظر فنی و علمی از سطح بالایی برخوردار بوده و درک درستی از اطلاعات ارائه شده داشته باشد.
از آنجاییکه این امر برای اکثر غریب به اتفاق سرمایهگذاران بازار امکانپذیر نیست، افراد میتوانند بهجای مطالعه مستقیم وایت پیپر پروژه مدنظر، نظر کارشناسان حرفهای و بیطرف را مطالعه کرده و در آخر شخصاً نتیجهگیری نهایی را انجام دهند.
بررسی پلتفرمهای مختلف سوشال مدیا
یکی دیگر از منابع جمعآوری اطلاعات برای انجام تحلیل فاندامنتال، بررسی پلتفرمها سوشال مدیا است. شما میتوانید از این طریق و کانالها و صفحات رسمی سوشال مدیای پروژه ارز دیجیتال مدنظر را بررسی کرده و از طریق مقالات و توضیحات موجود در این صفحات به اطاعات بیشتری دست پیدا کنید. چراکه صفحات سوشال مدیا و به طورکلی فضای آنلاین چایی است که تیم توسعهدهنده یک پروژه میتواند با مخاطبان هدف ارتباط گرفته و انجمن رسمی خود را ایجاد کنند.
بررسی پیشینه تیم توسعهدهنده پروژه
مشخص بودن نام و پیشینه کاری و حقوقی تیم توسعهدهنده یک پروژه ارز دیجیتال یکی از مهمترین عواملی است که سبب اعتمادسازی و جلب نظر افراد میشود. با وجود اینکه هویت توسعهدهنده اولین و بزرگترین ارز دیجیتال بازار یعنی بیت کوین پس از گذشت 13 سال همچنان نامعلوم بوده و همه او را با نام Satoshi Nakamoto میشناسند، اما اکثر پروژههای موفق بعد از بیت کوین راه دیگری را انتخاب کردهاند.
این پروژههای ارز دیجیتال با هدف افزایش سطح اعتماد سرمایهگذاران و معاملهگران بازار، نام کامل اعضای تیم پروژه را به طور رسمی اعلام کردهاند. این امر به معاملهگران بازار کمک میکند تا با آرامش خاطر بیشتری به خرید و سرمایهگذاری در توکنهای یک پروژه، اقدام کنند. خوشبختانه به لطف اینترنت، اطلاعات افراد بهویژه افراد مهم و فعال در صنعت و تکنولوژی در دسترس عموم قرار دارد. شما میتوانید به راحتی با چند سرچ ساده در گوگل در خصوص هر یک از اعضای تیم توسعهدهنده به اطلاعات مهمی همچون سوابق کاری، پروژههای قلبی و سایر موارد این چینی، دسترسی پیدا کنید. پس از انجام این مراحل، بر اساس اطلاعات جمعآوری شده سعی کنید سؤالات زیر را پاسخ دهید:
- چه تعداد مشارکتکننده در این پروژه وجود دارد؟
- مشارکتکنندگان پروژه به چه میزان فعال هستند؟
- آیا هر یک از اعضای تیم مهارتهای لازم برای اجرای کار را دارند؟
- آیا هر یک از اعضای تیم توسعهدهنده؛ قبلاً پروژههای موفقی با ماهیت تکنولوژیک و ارز دیجیتال انجام دادهاند؟
- آیا هر یک از اعضای تیم توسعهدهنده؛ در زمان گذشته یا حال، با هرگونه سرمایهگذاری مشکوک یا طرحهای کلاهبرداری مرتبط بودهاند؟
بررسی رقبای پروژه
همانطور که گفته شده در حال حاضر، هزاران پروژه ارز دیجیتال مختلف در صنعت کریپتو وجود دارند. اما تنها تعداد معدودی از این پروژهها اهداف، نقشه راه و کاربردهای مشخصی و کارآمدی دارند. به همین دلیل برترین پروژههای ارز دیجیتال در تلاش هستند تا با حل یک مشکل خاص، ارائه امکانات متنوع و متفاوت با سایر پروژههای موجود رقابت کنند.
با تمام موارد مذکور، ممکن است پس از اعمال تحلیل فاندامنتال، در نگاه اول یک پروژه بسیار جذاب به نظر برسد. اما وجود یک رقیب بزرگ و پذیرفته شده در بازار سرمایهگذاری در توکن پروژه مذکور را بسیار پرریسک میکند. این موضوع همانند یک زنگ خطر، به شما هشدار میدهد، دوام پروژه با وجود یک رقیب بزرگ بسیار کوتاه خواهد بود. جهت بررسی رقبای پروژه ارز دیجیتال مدنظر سعی کنید با انجام اقدامات لازم برای سؤالات زیر پاسخ مناسبی پیدا کنید.
- چند رقیب بزرگ و کوچک مرتبط با پروژه مدنظر وجود دارد؟
- کارشناسان و صاحب نظران صنعت کریپتو، با مقایسه پروژه مدنظر با سایر رقبای بازار به چه نتیجهای رسیدهاند؟
- آیا پروژه مدنظر پتانسیل شکست رقبای موجود و پیشی گرفتن از آنها را دارد؟
- آیا با در نظر گرفتن وضعیت فنی و تکنیکی پروژه مدنظر امیدی به آینده توکن بومی این پروژه هست یا خیر؟
بررسی توکنومیک و کاربرد توکن
بررسی توکنومیک یا همان اقتصاد توکنی یک پروژه ارز دیجیتال یکی از دیگر از منابع مهم در جمعآوری اطلاعات موردنیاز در بهکارگیری تحلیل فاندامنتال است. این منبع به شما کمک میکند تا میزان عرضه و تقاضای خرید توکن را که خود در ارزشگذاری یک توکن تأثیر مستقیم دارد، درک و بررسی کنید.
به این ترتیب اگر یک توکن در مقایسه با میزان عرضه خود، تقاضای خرید بیشتری داشته باشد، قیمت آن نیز بهتبع بالاتر خواهد رفت. همچنین در صورتیکه حداکثر میزان عرضه و توکنهای قابل استخراج، از یک محدودیت مشخصی برخوردار باشد، این موضوع تورم را کاهش داده و ارزش توکن را بالا خواهد برد، درست مانند بیت کوین که تنها 21 میلیون عدد از آن قابل استخراج است. اصولاً دنبال کردن یک هدف منحصربهفرد و ارائه کاربردهای متنوع برای توکن پروژه در دنیای واقعی، میتوانند در کنار هم به عوامل اصلی جذب کاربران و افزایش تقاضای بازار تبدیل شوند. در بررسی توکنومیک پروژه به سعی کنید برای سؤالات زیر پاسخ دقیق پیدا کنید.
- عرضه توکن پروژه در بازار، به چه میزان است؟
- در آینده میزان عرضه توکنها به چه میزان خواهد رسید؟
- حداکثر میزان عرضه توکنهای پروژه چه میزان است؟
- میزان کل عرضه توکنهای پروژه چقدر است؟
- آیا اطلاعاتی در خصوص سوزاندن توکنهای این پروژه وجود دارد؟
- سرمایهگذاران اصلی (نهنگهای بازار)، چند درصد از این توکن را در اختیار دارند؟
- تیم توسعهدهنده پروژه چند درصد از توکنها را در اختیار دارد؟
- پروژه ارز دیجیتال مدنظر چه کاربردها و اهدافی را دنبال میکند؟
- آیا کاربرد و اهداف این پروژه در آینده سبب افزایش ارزش توکنهای آن خواهد شد؟
استخراج اطلاعات موجود در نقشه راه پروژه
نقشه راه یک تکنیک برنامهریزی کسب و کار است که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت یک پروژه خاص را در یک جدول زمانی انعطافپذیر و تخمینی ترسیم میکند. همانطور که پیش از این نیز گفته شد، نقشه راه یک پروژه ارز دیجیتال در وایت پیپر پروژه آورده شده است. اکثر پروژههای ارز دیجیتال معتبر که دارای نقشه راه هستند، از این جدول زمانی برای نشان دادن خط زمانی ارائه شبکههای آزمایشی، ویژگیهای جدید و انتشار پروژه استفاده میکنند. نقشه راه به شما کمک میکند تا در خصوص پیشرفتهای آینده پروژه به یک طرح کلی دسترسی پیدا کرده و میزان احتمال دستیابی به نقاط عطف پروژه را اندازهگیری کنید.
در نتیجه میتوان گفت بررسی اطلاعات موجود در نقشه راه ارائه شده توسط تیم توسعهدهنده ما را با اهداف پروژه و مراحل بعدی پیشرفت و گسترش آن آشنا میکند. با این وجود باید توجه داشته باشید که به دلیل فراز و نشیبهای بسیار زیاد در صنعت کریپتو، ممکن است پیروی از یک خط زمانی مشخص و از پیش تعیین شده دشوار باشد. همچنین از آنجاییکه هیچ جیز در این صنعت حتمی و صددرصدی نیست، بهتر است در ارزیابی ارزش ذاتی پروژه، همواره احتمال خارج شدن از مسیر اصلی نقشه راه پروژه را نیز در نظر داشته باشید.
بررسی جامعه هدف پروژه
پروژههای ارز دیجیتال نیز مانند هر محصول و پروژه تجاری دیگر با هدف رفع نیازها و حل مشکلات یک جامعه هدف مشخص طراحی و عرضه میشوند. به این ترتیب هر پروژه در تلاش است تا نیازهای یک گروه خاصی از فعالان بازار را پاسخ دهد. در تحلیل فاندامنتال یک پروژه ارز دیجیتال توجه به جامعه هدف نیز اهمیت زیادی داشته و اطلاعات بسیار مفیدی را در اختیار شما قرار خواهد داد.
توجه داشته باشید که داشتن یک جامعه هدف بزرگ همواره به عنوان نقطه قوت طلقی نمیشود، چراکه جامعه هدف بزرگ به معنای داشتن رقبای متعدد است. در نتیجه ممکن است رقبای بزرگ و قدیمیتر با ارائه راهحلهای کارآمد بازار را از قبل اشباع کرده باشند، در نتیجه احتمال پذیرش پروژه جدید و نوپا با آینده نامعلوم به شدت کاهش پیدا میکند.
جمعآوری اطلاعات مربوط به شرکای پروژه
همواره جذب شرکا و سرمایهگذاران بزرگ برای پروژههای تجاری از اهمیت بالایی برخوردار است. پروژههای ارز دیجیتال نیز مانند سایر پروژهها برای رشد و پیشرفت خود به همکاری با افراد بزرگ و بازیگران اصلی شبکه نیاز دارند. بررسی اطلاعات مربوط به شرکا یک پروژه ارز دیجیتال و نحوه شراکت آنها میتواند یک منبع مهم برای جمعآوری اطلاعات در تحلیل فاندامنتال و پیش بینی آینده پروژه باشد. با این وجود لازم است قبل از سرمایهگذاری، با تحقیق و بررسی عمیق و دقیقتر، جزئیات شراکت دو طرف را به خوبی درک کرده باشید.
بررسی معیارهای مربوط به بلاک چین
در تحلیل فاندامنتال معیارهایی وجود دارد که به آنها معیارهای on-chain یا همان روی – زنجیره گفته میشود. در واقع به فعالیتهای بلاک چین اشاره دارد که توسط دادههای شبکه پشتیبانی میشوند. به این ترتیب میتوان از این طریق با رفتار دارایی، فناوری و فرایندهایی که به آنها امکان وقوع میدهد پی برد. از طرفی از آنجاییکه استخراج دستی اطلاعات از این منابع و دادههای خام پروسهای زمانبر و پرهزینه است، این کار از طریق برنامههای کارآمدتر مانند رابطهای برنامهنویسی کاربردی (API) انجام میشود.
همانطور که مشخص است، به دست آوردن اطلاعات مربوط به بلاک چین پروسهای دشوار و تخصصی است. ازاینرو، بسیاری از صرافیهای بزرگ و اصلی بازار کریپتو با توسعه سیستمهای گزارشدهی، اطلاعات مرتبط و مهمی همچون تعداد کل تراکنشها، تعداد کاربران فعال و ارزش تراکنش را به کاربران ارائه میدهند. به عنوان مثال، در صورتیکه در فرایند تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال مانند بیت کوین به اطلاعات بیشتری نیاز داشته باشید میتوانید به صرافیهای ارزهای دیجیتال مانند Coinmetrics، Binance Research و CoinMarketCap مراجعه کرده و از اطلاعات ارائه شده، استفاده کنید.
علاوه بر موارد مذکور، سه مؤلفه دیگری که در هنگام تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال و بررسی و تحلیل اطلاعات بلاک چینی آن اهمیت پیدا میکند، در نظر گرفتن نرخ هش (Hash Rate)، آدرسهای فعال (Active Addresses)، ارزش تراکنشات (transaction values) و کارمزدها (Fees) است. در ادامه هر یک از موارد بررسی میشوند.
بررسی تکنولوژی بکار رفته در ساخت پروژه
یکی از معیارهای مهمی که در پروسه تحلیل فاندامنتال باید به آن توجه شود، تکنولوژی بکار رفته در ساخت پروژه ارز دیجیتال موردنظر است. در نتیجه در این مرحله باید به ساختار تکنولوژیکی که پروژه مدنظر بر روی آن ساخته و اجرا شده است، توجه داشته باشید. ممکن است این کار پیچیده و تخصصی به نظر برسد، بنابراین بهتر است نظر کارشناسان و صاحب نظران بیطرف را در این خصوص مطالعه کرده و برای سؤالات زیر پاسخ دقیق پیدا کنید.
- آیا این پروژه ارز دیجیتال به اندازه کافی مقیاسپذیر است؟
- آیا در این پروژه ارز دیجیتال از برترین استانداردهای امنیتی استفاده شده است؟
- آیا فناوری بکار رفته در ساختار شبکه پتانسیل رشد و پیشرفت دارد؟
بررسی نرخ هش بلاک چین
هش (Hash Function) یک نوع تابع ریاضی است که میتوان با استفاده از آن اطلاعات را فشرده کرد. در نتیجه با فشردهسازی اطلاعات، خروجی تابع از ورودی آن کوچکتر خواهد بود. به این ترتیب نرخ هش نیز معیاری است که بر اساس آن توانایی ماشین ماینینگ برای انجام محاسبات هش به صورت مؤثر و فعالانه اندازهگیری میشود. میتوان گفت سودآوری ماینر یا استخر ماینینگ یک ارز دیجیتال، با نرخ هش آن رابطه مستقیم دارد.
بالا بودن نرخ هش نشاندهنده آن است که احتمال بیشتری برای استخراج بلاک جدید وجود دارد، در نتیجه ماینرهای شبکه شانس بالاتری برای کسب پاداش استخراج بلاک خواهند داشت. اما در مقابل با کاهش نرخ هش، نشاندهنده آن است که به دلیل سودآور نبودن پروسه استخراج، ماینرها شبکه را ترک خواهند کرد. اوضاع زمانی چالشبرانگیز میشود که یک حمله 51 درصدی در شبکه رخ دهد. حمله 51 درصدی، به حملهای گفته میشود که به دنبال آن گروهی از ماینرهای شبکه که قدرت بیش از 50 درصد شبکه یا همان هش ریت شبکه را در اختیار دارند، کنترل شبکه را به دست گرفته و با این کار به شبکه آسیب میزنند.
ممکن است در ذهن این سؤال ایجاد شود که این موضوع چه ارتباطی با تحلیل فاندامنتال دارد؟ در واقع به عنوان یک سرمایهگذار باید به دنبال سرمایهگذاری و خرید کوینهایی باشید که شبکه آنها از گستردگی بالایی برخوردار است. چراکه در این صورت است که مقاومت شبکه در برابر حملات و دستکاری دادهها افزایش پیدا خواهد کرد.
بررسی تعداد آدرسهای فعال
آدرسهای فعال، به تعداد آدرسهای فعال بلاک چین کوین مدنظر در دوره زمانی خاص اشاره دارد. برای اندازهگیری این آدرسها میتوان با شمردن تعداد آدرسهای ارسال و دریافت آدرسها در طول یک زمان مشخص مانند روزها، هفتهها یا ماهها و سپس مقایسه کاهش یا افزایش میزان آنها، اندازهگیری کرد. علاوه بر این، اندازهگیری تعداد کل آدرسهای منحصربهفرد در طول یک زمان مشخص و مقایسه نتایج به دست آمده، روش مؤثر دیگری است که میتوان از طریق آن تعداد آدرسهای فعال را به دست آورد.
از آنجاییکه تعداد کاربران فعال در شبکه؛ نقش مهمی در تعیین ارزش شبکه دارد؛ میتوانید به عنوان یک سرمایهگذار با استفاده از این فاکتور مهم تحلیل فاندامنتال، به تصویر مناسبی از تعداد آدرسهای فعال شبکه و در نهایت تعداد تخمینی کاربران شبکه دست پیدا کنید. البته این احتمال وجود دارد که هر کاربر بیش از یک آدرس فعال داشته باشد، بنابراین عدد به دست آمده نشاندهنده میزان حداکثری تعداد کاربران شبکه بوده و احتمال دارد تعداد واقعی کاربران روزانه از عدد به دست آمده کمی کمتر باشد.
بررسی ارزش تراکنشات بلاک چین
در تحلیل فاندامنتال نیز مانند تحلیل تکنیکال، تمرکز و توجه به ارزش معاملات بلاک چین اهمیت ویژهای دارد. ارزش تراکنش نشان میدهد که در یک دوره معین چه مقدار پول، در شبکه رد و بدل شده است. تداوم در ارزش بالای تراکنشها نشاندهنده آن است که ارز دیجیتال مدنظر در گردش منظم قرار داشته است. جهت محاسبه ارزش تراکنشات، میتوان از توکن بومی شبکه یا ارز فیات مانند دلار آمریکا استفاده کرد.
به عنوان مثال، فرض کنید میزان حجم تراکنشهای روزانه کاردانو برابر با 20 هزار دلار بوده و هر تراکنش انجام شده نیز 100 دلار ارزش دارد. به این ترتیب بر اساس مفهوم ارزش تراکنشات، میتوان نتیجه گرفت که در این روز خاص 200 (20000÷100) تراکنش ثبت شده است.
بررسی میزان کارمزد معاملات
سطح کارمزدها معیار خوبی برای بررسی میزان تقاضا در بلاک چین محسوب میشود. به این ترتیب با توجه به میزان کارمزد شبکه میتوان نتیجه گرفت چه تعداد از تراکنشها برای اضافه شدن به شبکه در حال پرداخت کارمزد هستند، یا اینکه چه تعداد از کاربران برای اضافه کردن سریعتر تراکنشهای به شبکه، در حال رقابت با یکدیگر هستند.
چراکه هر چه کاربران کارمزد بالاتری را پرداخت کنند، در صف انتظار تأیید تراکنشها، ماینرها با سرعت بیشتری برای تأیید تراکنش آنها اقدام میکنند. در نتیجه ممکن است در صورت انتخاب حداقل کارمزد ممکن، تراکنش شما هیچ وقت توسط ماینرها تأیید نشود. هزینههای گاز اتریوم، مثال خوبی است که میتوان در خصوص این کارمزدها استفاده کرد. بررسی میزان کارمزدهای پرداخت شده در طول زمان، به شما این امکان را میدهد تا به عنوان یک سرمایهگذار در طول پروسه تحلیل فاندامنتال، به تصور مناسبی از ایمن بودن یا نبودن کوین مدنظر دست پیدا کنید.
بررسی معیارهای مالی
هدف تحلیل فاندامنتال این است که با ارائه اطلاعات کمی و کیفی لازم، این امکان را به سرمایهگذار بدهد تا با استفاده از این اطلاعات، چشمانداز پروژه ارز دیجیتال مدنظر خود را تجزیه و تجلیل کند. به این ترتیب سرمایهگذار میتواند در مورد ارزش ذاتی و پتانسیل رشد ارز دیجیتال موردنظر خود، تصمیمگیری کند.
ارزیابی معیارهای مالی یک کوین شامل درک شرایط معاملاتی داراییها میشود. از طرفی شرایط معاملاتی نیز شامل مواردی همچون میزان نقدینگی دارایی، عوامل محیطی و واکنش بازار است. نتایج حاصل از بررسی تمام این موارد، میتواند در پروسه تحلیل بنیادی ارز دیجیتال بسیار ارزشمند و کارآمد باشد. در ادامه چند مورد از معیارهای مالی موجود در تحلیل فاندامنتال بررسی شده است.
بررسی ارزش بازار پروژه
ارزش بازار پروژه یا همان market capitalization، نشاندهنده ارزش شبکه و معیار مهمی در سنجش اقتصادی یک پروژه ارز دیجیتال است. ارزش بازار را میتوان با ضرب قیمت فعلی هر واحد از یک کوین در تعداد کوینهای در گردش (Circulating Supply) به دست آورد. بااینحال بدون در نظر گرفتن سایر معیارها مانند نقدینگی و حجم معاملات، مارکت کپ نمیتواند بهتنهایی راهنمای خوبی جهت ارزشگذاری یک ارز دیجیتال باشد.
در تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال، برخی از سرمایهگذاران گمان میکنند، کوینهایی که مارکت کپ پایینی داشته باشند، پتانسیل رشد بالایی دارند، در صورتیکه این موضوع کاملاً صحیح نیست. چراکه مارکت کپ بالا نیز میتواند نشاندهنده زیرساختهای قوی و ماندگاری بیشتر یک کوین تلقی شود. در نتیجه میتوان گفت در فرایند ارزشگذاری یک ارز دیجیتال، ارزش بازار (Market Cap)، یک معیار تقریبی بشمار میآید.
بررسی میزان نقدینگی و حجم معاملات
در علم اقتصاد، به تبدیل سریع یک دارایی به معادل پولی آن نقدینگی (Liquidity ) گفته میشود. در نتیجه میتوان گفت این معیار مالی، نشان میدهد خرید و فروش یک ارز دیجیتال یا به طور کل یک دارایی مالی چقدر آسان و سریع انجام میشود. در صورتیکه معاملهگر بدون تغییر شدید ارزش بازار، بتواند یک ارز دیجیتال را به سرعت خرید و فروش کند، میتوان گفت کوین مذکور از نقدینگی بالایی برخوردار است.
اگر یک ارز دیجیتال از نقدینگی بالایی برخوردار باشد، بسیاری از خریداران و فروشندگان آن در اوردر بوک صرافیها منتظر نهایی شدن سفارش خرید و فروش خود خواهند بود. این معیار پروسه تحلیل فاندامنتال، در خصوص میزان پذیرش کوین در میان سرمایهگذاران بازار، اطلاعات مفیدی به سرمایهگذار ارائه میدهد. اما حجم معاملات (Trading Volume) به چه معناست؟
حجم معاملات نشان میدهد در یک مدت مشخص چه میزان کوین در بازار به فروش رفته است، این معیار میتواند اطلاعات مناسبی در خصوص جهت حرکت بازار به سرمایهگذاران ارائه دهد. به این ترتیب اگر یک روند صعودی ارزش یک ارز دیجیتال با حجم معاملات بالا پشتیبانی شود، احتمال کسب سود بیشتر خواهد شد.
بررسی سرمایه در گردش
سرمایه در گردش که به آن عرضه در گردش (Circulating Supply) نیز گفته میشود، به تعداد کوینها یا توکنهای استخراج شده اشاره دارد. در واقع این کوینها در گردش بازار قرار گرفته و در دسترس عموم کاربران هستند. از آنجاییکه در طول زمان کوینهای جدیدی وارد بازار شده یا با سوزاندن از گردش بازار خارج میشوند، سرمایه در گردش، معیار ثابتی محسوب نمیشود. در نتیجه عرضه در گردش با معیار حداکثر عرضه (Total Supply) که نشاندهنده تعداد کل کوینهای قابل استخراج است، تفاوت دارد.
سخن پایانی
در این مطلب مروری بر یکی از اساسیترین اصول سرمایه گذاری انداختیم و دیدیم که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست. تحلیل فاندامنتال یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلی در بازارهای مالی همچون بازار ارزهای دیجیتال است. در نهایت میتوان گفت تحلیل فاندامنتال علاوه بر معیارهای کیفی جهت تعیین پتانسیل یک ارز دیجیتال و بررسی ارزش ذاتی آن، به معیارهای کمی نیز وابسته است.
معیارهای کیفی تحلیل فاندامنتال | معیارهای کمی تحلیل فاندامنتال |
وایت پیپر | توکنومیک |
نقشه راه پروژه | هش ریت |
رقبای پروژه | تعداد آدرسهای فعال |
شرکای پروژه | ارزش تراکنشات بلاک چین |
سابقه تیم توسعهدهنده | ارزش بازار پروژه |
جامعه هدف پروژه | نقدینگی و حجم معاملات |
اطلاعات موجود در سوشال مدیا | سرمایه در گردش |
——– | میزان کارمزد معاملات |
سؤالات متداول
- تحلیل فاندامنتال یا بنیادی چیست؟
تحلیل فاندامنتال (fundamental analysis) با استفاده از اطلاعات موجود در خصوص پروژه و اندازهگیری عوامل مالی مرتبط با آن، ارزش ذاتی یک پروژه را مشخص میکند.
- معیارهای مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال از چه نوعی هستند؟
تحلیل فاندامنتال جهت ارزیابی ارزش ذاتی پروژه و پتانسیل رشد آن؛ در کنار معیارهای کیفی از معیارهای کمی نیز استفاده میکند.
- معیارهای کمی و کیفی مورد استفاده در تحلیل فاندامنتال شامل چه مواردی میشود؟
در تحلیل بنیادی از معیارهای متنوعی همچون وایت پیپر پروژه، سابقه تیم توسعهدهنده، رقبای پروژه، جامعه هدف پروژه، توکنومیک، هش ریت، ارزش بازار، نقدینگی، حجم معاملات، میزان کارمزد معاملات و بسیاری موارد دیگر استفاده میشود.