پولبکها معمولا پس از روندهای صعودی یا نزولی فرصتهای ورود جذابی برای معامله گران ایجاد میکنند؛ اما کسب سود با استفاده از این استراتژی کلاسیک تکنیکالی چندان هم ساده نیست و باید در تشخیص موقعیتهای مناسب، کاملا حرفهای عمل کنید. یادگیری نحوه معامله بر اساس پولبک میتواند یک مهارت عالی برای معامله گران تکنیکالی باشد؛ پولبکها همیشه اتفاق میافتند و شما با استفاده از این تکنیک ورود، میتوانید موقعیتهایی با احتمال سودآوری بسیار بالا شکار کنید. حال میخواهیم بدانیم که برای کسب سود مطمئن با استفاده از این رویکرد معاملاتی، به چه مهارتهایی نیاز داریم؟ چگونه میتوانیم از سودهایمان محافظت کنیم؟ چقدر ریسک کنیم و چهمقدار بازدهی در انتظارمان است؟
در این مقاله با ذکر 2 عنصر اصلی موفقیت معاملات مبتنی بر پولبک و 4 استراتژی تحلیلی کاربردی، به این سوالات پاسخ میدهیم…
پولبک چیست؟
این واژه در حالت عام به معنی «قلاب» یا «عقب کشیدن» است اما در تحلیل تکنیکال، بهمعنی یک توقف یا حرکت بازگشتی کوچک (یا متوسط) در جریان یک حرکت صعودی یا نزولی است که پس از شکست یک سطح مقاومت یا حمایت رخ میدهد. 2 مفهوم «پولبک» و «اصلاح قیمتی» بسیار شباهت دارند و حتی گاهی اوقات، بهجای یکدیگر بهکار برده میشوند! هرچند که در ادامه مطلب به ذکر تفاوتهای این مفاهیم میپردازیم، اما بهخاطر داشته باشید که پولبک معمولا برای بازگشتهای قیمتی کوتاه (از نظر مقدار حرکت و زمان) بهکار میرود.
نکات کلیدی
- پولبک یک حرکت معکوس کوچک و موقت در نمودار قیمت است.
- از نظر زمانی، پولبک معمولا شامل چند کندل (بسته به شرایط نمودار قیمت، مثلا میتوانید 5 کندل در نظر بگیرید) متوالی است و اگر بیش از چند کندل طول بکشد، حرکت ایجاد شده دیگر پولبک نیست و «فاز تثبیت» نام دارد.
- زمانی که اغلب اسیلاتورها در وضعیت اشباع خرید یا فروش (ممنوعیت ورود به موقعیت خرید یا فروش) قرار دارند، پولبکها میتوانند فرصتها معاملاتی بهینهای را برای معاملهگران ایجاد کنند.
چه چیزی باعث ایجاد پولبک در نمودار قیمت میشود؟
پولبکها معمولا زمانی مشاهده میشوند که در نمودار قیمت یک حرکت نسبتا بزرگ و قوی صعودی یا نزولی داشته باشیم. بهعنوان مثال، ممکن است بهدلیل اعلام یک خبر بنیادی، یک دارایی نظیر بیت کوین افزایش قیمت قابل توجهی را تجربه کند. پس از این افزایش قیمت، طبیعتا تعدادی از معامله گران کوتاهمدتی بهمنظور شناسایی سود، بخشی یا تمام دارایی خود را بهفروش میرسانند. در اثر همین فعل و انفعالات، روند صعودی متوقف شده و یک حرکت بازگشتی نسبتا کوچک در نمودار ایجاد میشود. این حرکات بازگشتی معمولا در نواحی تکنیکالی مهم نظیر حمایت و مقاومت (شکسته شده)، میانگین متحرک، نقاط پیوت و… در مسیر حرکت صعودی یا نزولی ایجاد میشوند. همیشه این نواحی و جزئیات واکنش قیمت را بهدقت بررسی کنید؛ زیرا گاهی اوقات ممکن است پولبک یه یک اصلاح قیمتی تمام عیار تبدیل شود!
در این بخش میخواهیم مساعدترین شرایط نموداری برای ایجاد پولبک و معامله گری بر اساس آن را شرح دهیم:
- ابتداییترین شرط ممکن، وجود یک روند قوی در نمودار است. این سبب میشود افرادی که بر اساس پولبک و در جهت روند معامله میکنند، آمادگی این را داشته باشند که بهمحض وقوع حرکات بازگشتی و در نقاط مناسب، وارد بازار شوند.
- گاهی اوقات ممکن است که روند چندان قوی در بازار وجود نداشته باشد، اما شکست ناگهانی و قدرتمند یک سقف یا کف هم میتواند باعث حضور معامله گران مبتنی بر پولبک در بازار شود.
- حرکت قوی یا اصطلاحا شارپ، تا ابد و بهصورت ممتد ادامهدار نیست؛ بنابراین این روندها در طول مسیر نیاز به تجدید قوا و استراحت دارند. پولبک به نواحی مهم همراه با حجم بالاتر از مقدار معمول، بهترین سوخت ممکن برای ادامه روند صعودی یا نزولی است.
از طرف دیگر، وجود حجم معاملاتی بالا سبب میشود که معامله گران بیشتری نسبت به قدرت روند حاکم اعتقاد پیدا کنند و در نتیجه، پولبک بدون ایجاد فاز تثبیت یا رنج طولانی انجام میشود.
2 فاکتور اساسی برای معامله گری موفق بر اساس پولبکها
تعیین نقطه ورود بهینه
حین وقوع پولبک بهدنبال «نقاط تلاقی» باشید؛ این اصطلاح به نواحی اشاره میکند که چند ابزار حمایت و مقاومت مختلف در یک نقطه قرار میگیرند. در چنین شرایطی دلایل لازم برای ایجاد یک حرکت بازگشتی سریع در جهت روند اصلی وجود دارد. زمانی که نوسانات قیمت به یک محدوده باریک ختم میشود و ابزار تحلیلی مختلف یک سیگنال مشابه را در آن ناحیه نشان میدهند، شانس یک جهش یا ریزش قیمتی سنگین از آن ناحیه بالا است. بهطور مثال، یک سطح حمایت افقی را فرض کنید که قیمت آن را شکسته و پس از پولبک به همان ناحیه بازگشته است. در این ناحیه یک سطح 50 درصدی فیبوناچی اصلاحی و میانگین متحرک نمایی 50 روز نیز قرار دارد. طبیعتا در چنین شرایطی، شانس یک معامله موفق بر اساس پولبک و ریزش قدرتمند قیمت از ناحیه مذکور افزایش مییابد. با این رویکرد، شما میتوانید از تلفیق سطوح مختلف که شاید به تنهایی احتمال موفقیت فوقالعاده بالایی ندارند، یک ناحیه قدرتمند ترسیم کنید و بر اساس پولبک به ناحیه مذکور، وارد معامله شوید.
مدیریت ریسک
زیانهای ناشی از معاملات بر اساس پولبک، معمولا به یکی از این 3 دلیل ایجاد میشوند:
- خیلی زود و در جریان حرکت بازگشتی وارد معامله میشوید.
- شما در بهترین ناحیه ممکن وارد میشوید اما قیمت همچنان به حرکت بازگشتی ادامه میدهد و ناحیه ورود در نظر گرفته شده را میشکند.
- حرکت بازگشتی (پولبک) پس از رسیدن به نقطه ورود شما، به اتمام رسیده و بازار در جهت موقعیت شما (روند اصلی) حرکت میکند اما در میانه مسیر، قیمت تغییر جهت میدهد و حتی از حد ضرر شما هم عبور میکند. در این مورد اشتباه نکنید، بازار مقصر نیست! بلکه استراتژی مدیریت ریسک شما است که کارایی لازم را ندارد. در واقع شما با یک رویکرد مدیریت سرمایه ساده میتوانید از وقوع چنین مواردی پیشگیری کنید.
مهمترین راهکار عملی برای جلوگیری از زیانهای اینگونه، تنظیم حد ضرر در یک جایگاه مناسب و جابهجایی مرحله به مرحله آن همزمان با پیشروی قیمت در جهت موقعیت معاملاتی است. شما با قرار دادن یک ابزار کاربردی مثل فیبوناچی اصلاحی روی نقاط شروع و پایان موج قبلی، میتوانید در نواحی مطمئنی وارد بازار شوید و همچنین، نواحی پنهان نمودار قیمت را شناسایی کنید. در کنار این موارد، همیشه شکافهای قیمتی (گپ قیمت) و محدودههای خنثی باریک را نیز در نظر داشته باشید؛ زیرا در جریان پولبکها امکان ایجاد کف و سقفهای کاذب و غیر منتظره نیز وجود دارد. ایدهآلترین حالت ممکن برای شما این است که پس از ورود به معامله، قیمت به سرعت در جهت مورد نظر شما حرکت کند و در اولین کف یا سقف اصلی (ماژور) پیشرو از موقعیت خارج شوید یا بهواسطه جابهجایی حد زیان، از سود خود محافظت کنید.
4 استراتژی مهم برای معامله با پولبکها
سطوح افقی
رفتار پلهای قیمت را میتوان در اغلب روندهای ایجاد شده در بازارهای مالی مختلف مشاهده نمود. این ریتم طبیعی حرکت قیمت است و اصطلاحا «جزر و مد رفتار بازار» را نشان میدهد. در جریان فازهای روندی بازار، قیمت معمولا این رفتار پلهای را از خود نشان میدهد. منظور از رفتار پلهای این است که قیمت در مواقعی حرکات کوچکی در جهت مخالف انجام میدهد و سپس، دوباره در جهت روند اصلی حرکت (معمولا با دامنه و عمق بیشتر) میکند. همین رفتار پلهای، یک فرصت عالی برای ورود به موقعیتهای پولبک بعد از شکست فراهم میآورد. پولبکهای بعد از شکست سطوح اصلی و ماژور بازار، معمولا در نقاط عطف بازار (نقاط چرخش مهم) اتفاق میافتند.
اگر یک معامله گر این فرصت ورود اولیه را از دست بدهد، بر اساس سناریوی رفتار پلهای قیمت میتواند در سطوح بعدی و در جریان روند وارد بازار شود. همچنین شما میتوانید از ساختار پلهای روند استفاده کنید تا حد ضرر خود را در جایگاه مطمئنتری قرار دهید. در این صورت امکان جابهجایی پلهای حد ضرر مهیا است و بدون هیچ دغدغهای از بابت انتخاب نواحی درست، میتوانید با تشکیل هر سطح جدید در بازار حد ضرر خود را به پشت آن (بالاتر یا پایینتر) یا پله قبلی جابهجا کنید. با استفاده از این رویکرد، همیشه یک حد ضرر مطمئن و مشخص دارید و نگرانی در مورد مدیریت موقعیت معاملاتی خود نخواهید داشت.
خطوط روند
خط روند یکی دیگر از ابزار مهم برای ورود به معامله بر اساس پولبک است. یکی از اشکالاتی که در این زمینه وجود دارد، نیاز به زمان نسبتا زیاد برای تایید اعتبار خط روند است. همانطور که در مقاله «روند چیست؟» مطرح کردیم، برای ترسیم یک خط روند حداقل به 2 نقطه برخورد نیاز داریم و از طرفی، شاید این نقاط به فاصله زمانی طولانی در نمودار ایجاد شوند. بنابراین با احتساب زمان مورد نیاز برای تشکیل نقاط برخورد بعدی بهعنوان نواحی ورود به معامله یا شکست خط روند و ایجاد حرکت بازگشتی پس از شکست، یک معامله گر باید زمان نسبتا طولانی و نامشخصی را برای یافتن موقعیت ورود بهینه صرف کند. بهطور کلی، خط روند یک ابزار خوب و مطمئن برای ورود بر اساس پولبکها است اما بر اساس تاخیر زمانی مذکور برای تایید اعتبار خطوط، ممکن است معامله گر فرصتهای معاملاتی زیادی را از دست بدهد…
میانگین متحرک
بدون شک میانگین متحرک یکی از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است و معامله گران به روشهای مختلفی از این ابزار کاربردی استفاده میکنند. از مهمترین کاربردهای میانگینهای متحرک، امکان ورود به معامله بر اساس پولبک به آنها است. بدین منظور شما میتوانید از یک میانگین 20، 50 و یا حتی 100 روزه استفاده کنید. در واقع محدودیتی در این زمینه وجود ندارد؛ بلکه عامل اصلی این است که شما یک معامله گر بلندمدت هستید یا کوتاهمدت!
معامله گران کوتاهمدتی معمولا از میانگینهایی با دوره زمانی کوچکتر استفاده میکنند تا سیگنالهای معاملاتی بیشتری دریافت کنند. البته فراموش نکنید که هر چه دوره زمانی میانگین متحرک کمتر شود، احتمال بروز خطا و سیگنالهای کاذب افزایش مییابد. در مورد میانگینهای بلندمدتی یعنی با دوره زمانی بزرگتر هم بهخاطر داشته باشید که هرچند این میانگینها با سرعت کمتری حرکت میکنند و طبعا سیگنالهای کاذب کمتری دارند، اما ممکن است فرصتهای معاملاتی کوتاهمدت زیادی را از دست بدهید. بنابراین در ابتدا بهتر است که شما رویکرد معاملاتی و افق سرمایه گذاری خود را مشخص کنید، سپس دوره زمانی میانگین متحرک را تعیین کنید.
اگر از میانگینهای کوتاهمدتی (با دوره کمتر از 50) استفاده میکنید، بهتر است فضای تنفس بیشتری بین ناحیه ورود و حد ضرر ایجاد کنید؛ زیرا ممکن است قیمت در جریان پولبک به میانگین متحرک (ناحیه ورود)، بهصورت کاذب و در قالب سایههای (شادو) بلند کندلها از میانگین متحرک عبور کند و دوباره به مسیر اصلی بازگردد. در نتیجه با انتخاب یک فاصله بهینه و مطمئن بین نقطه ورود و حد زیان، مجبور به خروج زودهنگام از معامله نخواهید بود.
سطوح فیبوناچی
ابزار فیبوناچی و علیالخصوص سطوح فیبو اصلاحی، علکرد و کارایی قابل قبولی در مقایسه با سایر ابزار تحلیل در بازارهای مالی دارند. جالب این است که سطوح فیبوناچی اصلاحی یکی از مطمئنترین نواحی ورود به معامله بر اساس پولبکها نیز محسوب میشوند. در این زمینه باید یک موج روندی را شناسایی کنید و فیبو اصلاحی را بر اساس نقاط شروع و پایان موج ترسیم کنید؛ سپس سطوح داخلی موج قیمتی (شامل درصدهای فیبوناچی) بهعنوان نواحی احتمالی ورود بر اساس پولبک مشخص میشوند. در مورد ورود بر اساس درصدهای فیبو اصلاحی توجه داشته باشید که اگر میخواهید بر اساس پولبکها وارد معامله شوید، صرفا درصدهای 6/23 و 2/38 قابل استفاده است؛ زیرا بیش از این مقدار حرکت مخالف روند اصلی، بهمعنی یک اصلاح قیمتی کامل است!
بهعنوان یک استراتژی ترکیبی میتوانید سطوح فیبو را همراه با میانگینهای متحرک استفاده کنید. همانطور که در بخشهای قبلی هم اشاره کردیم، تلاقی چند ابزار مختلف نظیر سطوح فیبو اصلاحی و میانگین متحرک در یک ناحیه، احتمال موفقیت معاملات مبتنی بر پولبک را تا حد زیادی افزایش میدهد.
تفاوت پولبک و اصلاح قیمتی چیست؟
هر دو این مفاهیم تکنیکالی، به حرکت بازگشتی قیمت پس از شکست یک سطح مشخص در جریان یک روند قیمتی اشاره میکنند؛ اما پولبک از نظر میزان حرکت قیمت کوچکتر بوده و زمان آن نیز کوتاهتر است. در واقع میتوان گفت که پولبک شامل حرکات بازگشتی موقت است. حال سوالی که توسط اغلب معامله گران مطرح میشود، این است که چگونه باید میان این مفاهیم تمایز قائل شویم؟
یکی از فاکتورهای مهم، اخبار و وقایع بنیادی بازار است. به بیان ساده، اصلاحهای قیمتی در نتیجه تغییرات بنیادی مهم در بازار ایجاد میشوند. این وقایع سبب میشوند که انتظارات سرمایه گذاران از ارزش ذاتی یک دارایی و آینده پیشروی آن، تغییر کند و در چنین شرایطی کلیت بازار در مورد قیمت دارایی مذکور تجدید نظر میکند. این رویدادهای غیر تکنیکالی، سبب ایجاد حرکات بازگشتی قیمت میشوند که در ابتدا مثل پولبک بهنظر میرسند اما با ادامه حرکت بازگشتی، یک اصلاح قیمتی شکل میگیرد. همچنین میتوانید از نشانههای تحلیلی نظیر اصلاح بیش از سطح 38 درصد فیبو اصلاحی یا شکست میانگینهای متحرک با دوره بالاتر از 50 استفاده کنید.
محدودیتهای استفاده از پولبک در معاملات
بزرگترین محدودیت و مشکل ورود به معامله بر اساس پولبکها، این است که پولبک میتواند شروع یک اصلاح قیمتی یا تغییر کلی روند باشد. از آنجایی که پولبکها و اصلاحهای قیمتی در تمام بازههای زمانی اتفاق میافتند، ممکن است که یک حرکت مشخص در 2 تایم فریم متفاوت، معنی یکسانی نداشته باشد. بهعنوان مثال یک اصلاح قیمتی که توسط معامله گر روزانه در نمودار 30 دقیقهای مشاهده میشود، برای معامله گر میانمدت که در تایم فریم 4 ساعتی ترید میکند به منزله یک پولبک در نظر گرفته میشود. برای تشخیص چنین مواردی میتوانید از سایر ابزار فنی نظیر خطوط روند استفاده کنید. مثلا اگر حین پولبک به یک سطح افقی خط روند موجود در آن ناحیه نیز شکسته شود، یک نشانه مهم در راستای احتمال وقوع یک اصلاح قیمتی است و بهتر است در مورد ورود به معامله تجدید نظر کنید.
کلام پایانی
شکستها جزء جدایی ناپذیر نمودارهای قیمت هستند و در اغلب اوقات، قیمت پس از شکست در قالب یک حرکت بازگشتی تحت عنوان «پولبک» به سطح ماقبل باز میگردد و ناحیه حمایت یا مقاومت جدید را آزمایش میکند. پولبک یکی از سودمندترین استراتژیهای کلاسیک ورود است؛ اما فراموش نکنید که هر موقعیت معاملاتی مبتنی بر پولبک مناسب ورود نیست و باید سایر نشانههای تحلیلی را نیز بررسی کنیم.
مطالعه و بررسی نظرات شما در بخش کامنتها، باعث خوشحالی ما است و مطمئنا با استفاده از پیشنهادات مطرح شده، میتوانیم محتوای آموزشی موثر و کاربردیتری در اختیار شما قرار دهیم…