چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمی کنند و تصور میکنند که مثل یک مد یا ترند است و به زودی از بین میرود؟ در دنیایی که هر روز تکنولوژی در آن امکان جدید ایجاد میکند چنین طرز تفکری قابل قبول نیست. همه ما زمانی که تکنولوژی به کمک علم پزشکی میآید تا بیماریهای بیشتری درمان شوند یا واکسنهای جدیدی ساخته شوند، آن را با آغوش باز میپذیریم، اما چرا در مورد مسائل مالی اینطور نیست؟
اغلب میبینیم که در مورد ارزهای دیجیتالی بدبینی وجود دارد و حتی رشد زیاد بیت کوین و سایر ارزها را مقطعی میدانند و این تصور وجود دارد که پایان آن دور نیست. اما نمیتوان تحولی که بیت کوین به تنهایی به عنوان برترین و ارزشمندترین ارز دیجیتال جهان ایجاد کرده است را نادیده بگیریم.
در این مقاله از داموندمگ، میخواهیم در مورد اینکه چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمی کنند، صحبت کنیم و ببینیم که چگونه میتوان با این تصور که ارزهای دیجیتال آیندهای ندارند برخورد کرد.
نگاهی به سیر تاریخی پول
هیچکدام از ما تا به حال سکههای اولیهای که در جهان استفاده میشد را مگر در موزهها ندیدهایم. اما همه ما در کلاس تاریخ در مورد آنها مطالعه کردیم و میدانیم که پس از مشکلاتی که مبادله کالا به کالا پیدا کرد و پس از آنکه کارها تخصصی شدند، نیاز به پول شکل گرفت و سکههای اولیه از فلزات گرانبها مانند طلا، نقره و برنز ساخته شدند.
حال باید هزاران سال از آن زمان جلوتر بیاییم تا به اسکناس و سپس کارتهای بانکی برسیم. بدون شک روزی هم فرا خواهد رسید که فرزندان فرزندان ما، در مورد اسکناس در کتابهای درسی بخوانند و برای دیدن آنها به موزه بروند. بنابراین به عنوان اولین دلیلی که چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمی کنند، باید بگوییم که برای بسیاری از مردم پیوستن به تاریخ قابل درک نیست. این افراد با اینکه با اخباری از جدیدترین کشفیات تاریخی محاصره شدهاند نمیپذیرند که روزی هم این اتفاق برای ما خواهد افتاد. به هر حال هر فناوری و تکنولوژی در زمان خود بدیع است و بهترین شکل ممکن یک کار به نظر میرسد.
فلسفه ارز دیجیتال در قرن 19
جالب است بدانید میتوانیم ریشههای ارز دیجیتال را در دو قرن قبل بیابیم. در قرن 19 میلادی، مردمانی به نام یپ در جزیرهای به نام میکرونزیا زندگی میکردند. پولی که این افراد از آن استفاده میکردند هیچ شباهتی به سکهها و اسکناسهای معمول آن زمان نداشت، بلکه قرصهایی از سنگ آهک به نام رای (Rai) بود. این مردمان در بین خود مشخص میکردند که هر شهروند صاحب چقدر از این سنگ بزرگ است. به نظر شما این مفهوم آشنا نیست؟
امروزه ما میدانیم که در مورد ارز دیجیتال هم چنین چیزی وجود دارد. برای مثال یک نفر میتواند صاحب 000002/0 از یک بیت کوین باشد و فرد دیگر صاحب 0004/0 آن.
جالب است بدانید این اتفاق در سالهای بعد هم تکرار شد. زمانی که در سال 1932، فرانسه خواستار دریافت داراییهای خود از بانک ایالات متحده شد و خواست که دلارها به طلا پرداخت شوند. به دلایلی مانند سختی ارسال طلا از یک قاره به قاره دیگر، نمایندهای به محل ذخیره طلاها رفت و روی آنها برچسبی زد که مشخص میکرد این دارایی متعلق به فرانسه است.
به این ترتیب سالها است که دیگر ارزش پول به ذات آن نیست و تنها توافقی است بین طرفین یک معامله. این نیز یکی دیگر از اتفاقاتی است که ارزهای دیجیتال رقم زدهاند.
پول رایج، فرآیندی آنالوگ
میدانیم که آنالوگ نقطه مقابل دیجیتال است، یعنی امکان ایجاد تغییر در آن به سختی وجود دارد. در مورد پول وقتی از اصطلاح آنالوگ استفاده میکنیم، منظورمان همین سکهها و اسکناسها یا بهتر بگوییم فلزات و کاغذها است. آنها در زمانی که بشر را از پیچیدگیهای مبادله کالا به کالا راحت کردند، بسیار کاربردی و نوآورانه بودند، اما نیازهای امروز میطلبد که برای پرداختهای مختلف و جدید امکانات بهتری داشته باشیم که انعطاف زیادی دارند. این یعنی ارزهای دیجیتال نیاز امروز و فردا هستند. اگر کمی به تکنولوژیهای جدید بیندیشیم به این موضوع پی خواهیم برد.
حرکت نکردن با تکنولوژی
حرکت نکردن با تکنولوژی یکی از دلایلی است که چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمی کنند. تکنولوژیهای جدید عموماً برای ما ناشناخته هستند و بسیاری از ما توانایی درک آنها را نداریم. اگر از بسیاری از ما بپرسند به نظر شما بالاخره بشر در مریخ ساکن خواهد شد یا خیر؟ با حالت تمسخر آن را رد میکنیم. این مشکل از جایی آغاز میشود که ما نمیتوانیم تصویری کلی از آنچه باید اتفاق بیفتد بسازیم و مدام به نکات ریز فکر میکنیم. البته ممکن است فیلمهایی که با موضوع آینده و تکنولوژیهای نوین ساخته میشوند تا حدودی ذهن ما را در این خصوص باز کرده باشند، اما هنوز هم در درک فناوری با چالش روبرو هستیم.
به این ترتیب باید یک روش تفکر کلینگر را دنبال کنیم تا کمی از این سردرگمی نجات پیدا کنیم. برای مثال سیستمهای پخش خانگی را در نظر بگیرید. زمانی پخش فیلم با آپارات در خانه انجام میشد. پس از آن دستگاه پخش vhs، بعد از آن سیدی، دیویدی، بلوری و امروز با اتصال فلش به تلویزیون بدون هیچ واسطهای فیلم تماشا میکنیم. حتی پلتفرمهای آنلاین مانند نتفیلیکس هستند که لزوم دانلود کردن فیلم را هم از بین بردهاند. بنابراین عجیب نیست اگر روزی سکههای سنگین فلزی پول بشر بود و امروز ارز دیجیتالی که اصلاً ماهیت فیزیکی ندارد.
بنابراین باید در دستهها به پیشرفت نگاه کنیم. دستگاه پخش خانگی یک دسته است شامل چندین دستگاه و پول نیز یک دسته است شامل چندین شکل از ابتدا تا کنون.
تأثیر ارز دیجیتال بر هنر
برای درک بهتر این موضوع به کلکسیونری یا مجموعهداری نگاهی میاندازیم. زمانی بود که افراد برای خود مجموعه از مثلاً انواع تمبرها جمعآوری میکردند که متعلق به کشورها و تاریخهای مختلف بود. امروزه مجموعهداری آنقدر دستخوش تغییر شده است که به صورت دیجیتال انجام میشود. برای مثال دیگر نقاشیها روی بوم و تابلو نیستند، بلکه هنرمندان آنها را در کامپیوتر میکشند و در بلاک چین به نمایش میگذارند، افراد علاقهمند میتوانند نقاشی مورد علاقه خود را بخرند و بلاک چین آنقدر پیشرفته است که اجازه خرید دوباره را به هیچ کاربر دیگری نمیدهد.
از دیگر مثالهای این حوزه میتوان به بازی کریپتوکیتیز اشاره کرد که در آن شما میتوان کلکسیونی از گربههای دیجیتالی داشته باشید. همچنین لیگ بسکتبال NBA، که سالها است از بهترین مجموعههایی است که کارتهای ورزشی آن در معاملات حضور دارند و اکنون امکان خرید این کارتها در بلاک چین موجود است. حالا هنرمندانی که تنها به یک مقدار معمولی درآمد داشتند میتوانند درآمد خوب از این راه کسب کنند.
کوتاه شدن دست واسطه ها
تصور کنید برای خرید یک گوشی به بازار رفتهاید و در حال جستجو هستید. اگر پیش از خرید قیمت اعلامی شرکت اصلی را بررسی کرده باشید، خواهید دید که قیمت در سایتهای فروشگاهی و مغازهها بسیار بالاتر است. چرا چنین چیزی اتفاق میفتد؟ چون تعدادی واسطه در این بین وجود دارند که از زمان تولید تا رساندن اجناس به دست مشتری قیمتها را تغییر میدهند. در مورد خرید هر جنسی این موضوع وجود دارد.
حالا بیایید این مسئله را در موضوع اصلی مقاله یعنی پول بررسی کنیم. پول سنتی که هنوز هم به صورت روزمره از آن استفاده میکنیم، مدام توسط نهادهایی مانند بانک و دولتها رصد میشود و هرکاری که بخواهیم انجام دهیم با واسطه صورت میگیرد. برای مثال اگر بخواهیم از حساب خود به حساب شخص دیگری پول واریز کنیم، باید اطلاعات خود را در سامانه بانک وارد کنیم، بنابراین بانک در اینجا واسطهای است که از جزئیات تراکنش ما به طور کامل اطلاع دارد. این چیزی نیست که در این زمانه مورد قبول باشد و مسلماً در آینده نیز مورد قبول نخواهد بود.
تراکنش ها در ارز دیجیتال
ارز دیجیتال این واسطه را از میان برداشته است. تراکنشهای ارز دیجیتال به سادگی بین فرستنده و گیرنده صورت میگیرند و هیچ نهادی در این بین دخالت نمیکند. برای انجام تراکنش در شبکه بلاک چین لازم است بدانیم که باید ارز دیجیتال را به چه آدرسی ارسال کنیم. در زمان دریافت هم گیرنده با کلید خصوصی خود تراکنش را تأیید کرده و ارز دیجیتال را دریافت میکند. تنها شباهت بین شیوه سنتی و جدید کارمزدی است که برای هر تراکنش دریافت میشود.
چنانچه این شیوه به صورت همهگیر در جهان اجرا شود، بسیاری از مشکلاتی که امروز با آن روبرو هستیم رفع خواهد شد، اما در حال حاضر پول به همین شکل سنتی در جهان پذیرفته شده است و سازمانهای جهانی نیز چند ارز مانند دلار و یورو را ارزهای بنیادی میدانند که مبنای معاملات اصلی است.
اگر شما از افرادی هستید که تصور میکنند به بیت کوین بیش از حد ارزش داده است و تریلیونها ارزش بازاری که به دست آورده بسیار زاد است، باید بدانید معاملاتی که با شیوه سنتی در جهان انجام میشود بسیار بیشتر از کل ارزشی که بیت کوین از ابتدا تا امروز خلق کرده است هستند. برای مثال تجارت نفت چندین برابر این ارزش را رد و بدل میکند.
غیرمتمرکز بودن پول
بیاعتمادی به دولتها و علاقهای که به به دست گرفتن کنترل امور مالی شخصی در طول تاریخ همیشه وجود داشته است. زمانهایی را تصور کنید که پادشاهان دو کشور مدام بر سر کشورگشایی در جدال بودند یا قبایلی که برای اثبات برتری و غصب اراضی یکدیگر باهم جنگ و جدال داشتند. در این زمانها هیچ اعتمادی به دولت و افراد حاکم وجود نداشت، چرا که هر آن ممکن بود شخص دیگری به حاکمیت برسد و در نتیجه آن مرزها و حتی نام یک کشور تغییر کنند. به همین دلیل مردم خودشان شیوه غیرمتمرکز را برای جمعآوری ثروت انتخاب کرده بودند. به این منظور مردم با کالاهای گرانبهای زمان خود مانند ابریشم، فلزات، سکه و دام مالاندوزی میکردند.
هدف از داشتن پول این است که چیزی داشته باشیم که ارز دارد و با آن میتوانیم نیازهای خود را برطرف کنیم. مردمان گذشته نیز با همین هدف ابریشم جمعآوری میکردند. این کار به ویژه برای تجار مهم بود، چون از ابریشم به عنوان پول استفاده میکردند و مبادلات خود را با آن انجام میدادند. ضمن اینکه ابریشم کمیاب بود و به همین دلیل ارزش زیادی داشت. طلا نیز به دلیل همین کمیابی ارز دارد.
از تغییر میترسند
چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمی کنند؟ چون از تغییر میترسند. هر چیز جدیدی مردم را میترساند و بدون شک اینترنت نیز در آغاز کار همینطور بود. اگر حالا به یکی از افرادی که ارز دیجیتال را نمیپذیرد بگوییم که بسیاری هم با اینترنت همین برخورد را داشتهاند، مطمئناً جبهه میگیرد و با لیست کردن محسنات آن سعی میکند بگوید که این دو موضوع متفاوت هستند، اما اینطور نیست. فقط چون این شخص کاربرد اینترنت را دیده است و احتمالاً از نسلی است که روزهای اول آن را به خاطر نمیآورد چنین میگوید.
اگر امروز میبینیم که افرادی وجود دارند که سعی میکنند با این تغییر مقابله کنند، به این دلیل است که از بین رفتن واسطهها به نفع آنها نیست. اگر در مقیاس بزرگتر به این موضوع نگاه کنیم اولین کسی که از چنین تغییری آسیب میبیند بانکها و دولتها هستند، چرا که در این صورت بزرگترین راه حاکمیت بر مردم را از دست میدهند.
معیشت اولین و مهمترین نیاز مردم است و اگر کنترل آن از دست دولتها خارج شود و به دست خود مردم بیفتد، دیگر نمیتوانند مانند سابق رفتار کنند و مردم را به سمت دلخواه خود سوق دهند. حال تصور کنید همانطور که دلار در حال حاضر مبنای معاملات جهانی است، جای خود را به یک استیبل کوین بدهد. در این صورت مردم از کجای دنیا میتوانند با هر نقطه دیگر معامله کنند و خرید و فروش انجام دهند.
سخن پایانی؛ آینده مالی جهان
به ارز دیجیتال پول قابل برنامهریزی گفته میشود، بنابراین اگر میخواهید بدانید چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمی کنند، باید بگوییم که هنوز « قابل برنامهریزی بودن» را درک نکردهاند. اولین گوشیهای جهان را به یاد بیاورید، تنها قابلیت آنها تماس تلفنی و ارسال پیامک بود، اما امروزه میبینیم که عملاً کاری نیست که نتوان با آنها انجام داد. گوشیهای جدید هوشمند هستند و امکانات بسیار زیادی به کاربران خود میدهند.
دلایلی مختلفی وجود دارد که چرا مردم ارز دیجیتال را درک نمیکنند، عمدهترین آنها عبارتند از:
- ترس از تغییر به مدرنیته
- افکار منفی در مورد ارزهای دیجیتال که برای کارهایی مانند قاچاق استفاده میشوند.
- بدون واسطه هستند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
- درک درستی از تکنولوژیهای جدید و نحوه عملکرد آنها وجود ندارد.
به این ترتیب چه آن را درک کنیم چه نه و چه پذیرای آن باشیم، چه نه تغییر در حال رخ دادن است. بهتر است ذهن خود را باز کرده و ببینیم که این تغییر چگونه به بهتر شدن زندگی ما کمک میکند.